سران بهائیت با گرتهبرداری از اهل طریقت، سعی دارند راه خود را متمایز از ادیان الاهی و اهل شریعت معرفی کرده و به گونه ای مسیر میانبری را به پیروانشان بنمایند.
بسیارند فرق و مذاهبی که پیوسته بر قلب و دل همراه با بیاعتنایی به اعمال و احکام دینی با شعار «پاکی دل» تأکید دارند و نقش عمل در رستگاری انسان را نادیده گرفته یا کم رنگ مینمایند؛ برای نمونه در دوره معاصر، عباس افندی (معروف به عبدالبها، دومین سرکرده بهائیت) از پاکی دل سخن میراند؛ ولی به عمل و جایگاه آن در دینداری اشاره نمیکند: «ای یاران پاک یزدان تنزیه و تقدیس در جمیع شئون از خصائص پاکانست و از لوازم آزادگان اوّل کمال تنزیه و تقدیس است و پاکی از نقائص چون انسان در جمیع مراتب پاک و طاهر گردد مظهر تجلّی نور باهر شود در سیر و سلوک اوّل پاکی و بعد تازهگی و آزاده گی جوی را باید پاک نمود بعد آب عذب فرات جاری نمود و دیده پاک ادراک مشاهده و لقا نماید و مشام پاک استشمام رائحه گلشن عنایت فرماید و قلب پاک آینه جمال حقیقت گردد اینست که در کتب سماویّه وصایا و نصایح الهیّه تشبیه بآب گشته چنانچه در قرآن میفرماید و انزلنا من السّماء ماءً طهورا و در انجیل میفرماید تا نفسی تعمید بآب و روح نیابد در ملکوت الهی داخل نشود پس واضح شد که تعالیم الهیّه فیض آسمانیست و باران رحمت الهی و سبب طهارت قلوب انسانی».(۱)
عباس افندی با این عبارت سعی بر گرته برداری از اصطلاحات و تعابیر عرفا و راهنمایی به طریقت به جای شریعت دارد؛ هر چند که به جای استناد به اقدس (کتاب حسین علی نوری که بهائیان آن را آسمانی میدانند) به قرآن کریم و انجیل استناد میکند که چرایی آن خود جای بحث مفصل دارد.
حسین علی نوری (معروف به بهاء الله، سرکرده بهائیت) نیز نخستین نصیحت خود را در پاکی قلب خلاصه میکند و آن را راه رسیدن به مُلکی دائمی و باقی معرفی میکند: «یا ابنَ الرُّوْح، فی اوّل القول املک قلباً جیّداً حسناً منیراً لتملک ملکاً دآئماً باقیاً ازلاً قدیماً. (ای پسر روح، اولین نصیحت من این است؛ قلبی پاک، نیکو و تابنده داشته باش تا مُلکی دائمی و باقی و همیشگی از آن تو گردد.)(۲) که نشانگر آن است که بهائیان بر خلاف شعار عدم مداخله در سیاست، در پی رسیدن به حکومت هستند که در جای خود نیازمند بحثی مجزاست.
بر اساس همین آموزه «ظاهر مهم نیست، اصل دل است، دلت پاک باشد» است که بسیاری از تعالیم و بایدها و نبایدهای الاهی در قالب شریعت از جمله حجاب و محدودیتها اخلاقی و بایدها و نبایدهای دینی را ترک کرده اند و آزادیهای نامشروع را تجویز می کنند، همچون بسیاری از عرفانهای نوظهور که انسان محورند، نه خدا محور.(۳)
پیشینه
شعار «کفایت پاکی دل برای رستگاری» که گاهی در جامعه نیز شنیده میشود که دلت پاک باشد، نماز نخواندی، هم نخوان، روزه نگرفتی هم اهمیت ندارد، شعار کسانی است که اهل نماز را از اهل نیاز جدا کردند. کسانی که گمان کردهاند که با طریقت بدون شریعت(۴) نیز میتوان به رستگاری رسید.
پیشینه این شعار به صدر اسلام باز میگردد؛ هنگامی که خوارج میگفتند: «مرتکب کبیره کافر است»، گروهی به نام «مرجئه»(حامیان حکومت اموی) در برابر این باور ایستادند و گفتند: «عمل، نقشی در ایمان ندارد»، از اینرو همه اهل قبله به ظاهر مقر به اسلام، مؤمن و مسلمان هستند و امید آمرزش و بخشایش آنان وجود دارد.(۵)
مرجئه معتقد بودند که عمل بیرون از ایمان و رتبه اعمال متأخر از رتبه ایمان است و گناهان کبیره به ایمان انسان آسیبی نمیرساند، چون ایمان امر بسیطی است و درجات و مراتب مختلف ندارد، از اینرو ایمان فاسق را مساوی ایمان خاتم الانبیاء (ص) میدانستند؛ در نتیجه به همه گناهکاران، حتی غاصبان خلافت پیامبر خاتم (ص) نیز امید آمرزش میدادند؛ پس از ترویج این اندیشه بود که قدریه و جبریه پدید آمدند.(۶)
رسول خاتم (ص) سالها پیش از تولد مذهب مرجئه، پیدایش آنان را پیشبینی کرده و به مسلمانان نیز هشدار داده بود.(۷) در این باره، احادیث فراوانی از پیامبر امین اسلام (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نیز در مذمت مرجئه وارد شده و حتی مسلمانان به برائت از آنان و نپذیرفتن شهادتشان و وصلت نکردن با ایشان تشویق شدهاند. در روایات اهل بیت (ع) نیز به شدت توصیه شده است که شیعیان برای نجات فرزندانشان از فریب مرجئه، احادیث و مطالب مفید را به ایشان آموزش دهند.(۸)
بررسی و نقد
در بررسی و نقد این اندیشه باید به نکات زیر توجه کرد:
۱. حقیقت آن است که اگر تظاهر به دین و پاکی قلب و دل برای ایمان کافی بود، فرستادن کتاب آسمانی و شریعت از سوی خدای سبحان کار عبث و بیهوده است و روشن است که خدای حکیم، کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد.
۲. انسان برای تکامل و رسیدن به رستگاری آفریده شده و برای نیل به این مقصود، سعی میکند، خود را به خدای متعال نزدیک کند. روشن است که آفریدگار انسان با توجه به احاطه علمیای که دارد، بهتر از هر کسی میتواند راه رسیدن بشر به این تعالی را نشان دهد؛ پس بهترین راه برای دستیابی به این هدف، کاربست دستورالعملهایی است که پروردگار با هدف دستیابی انسان به رشد و کمال در قالب شریعت بیان کرده است؛ بنابراین هیچ دستورالعملی نمیتواند جای شریعتی را بگیرد که با هدف دستیابی انسان به کمال فرستاده شده است. برای نمونه وقتی انسان دستگاهی را خریداری میکند، بهترین راه بهرهبرداری از آن، شیوهنامهای است که سازنده به همراه آن ارائه کرده است، زیرا او همه ابعاد این وسیله را میشناسد و بهترین اطلاعات را در اختیار خریدار قرار میدهد. در باره انسان نیز همین گونه است؛ خالق انسان که همه ابعاد وجود انسان و تواناییها و ضعفهای او را میشناسد، از هر کسی بهتر میتواند انسان را برای رسیدن به کمال و تعالی راهنمایی کند.
بر این اساس وقتی میگوید مسیر رستگاری از شریعت (نماز، روزه و …) میگذرد، امکان ندارد کسی بتواند میانبری معرفی کند که دستاوردهای شریعتمداری را داشته باشد.
پاکی قلب و دل، شاید ظاهر را حفظ کند؛ ولی همچون میوه خوش چهرهای است که باطنی غیر سالم دارد؛ بنابراین هر شعاری ممکن است زیبا باشد، ولی معلوم نیز محتوا نیز داشته باشد.
بهائيان شريعت اسلام را به عنوان يك دين آسماني و قرآن كريم را به عنوان يك كتاب آسماني قبول دارند؛ ولي توجه ندارند كه آيات فراواني در اين كتاب آسماني وجود دارد كه پس از «الذين آمنوا» ميفرمايد: «و عملوا الصالحات»(۹)؛ بنابراين ايمان به تنهايي كفايت نميكند؛ بلكه پس از ايمان، بايد عمل صالح نيز انجام داد تا رستگار شد.
۳. باید توجه داشت که مدت زمان طولانی نمیتوان دل را بدون شریعت پاک نگه داشت و در نهایت، ناخواسته پاکی دل از بین میرود و در ادامه ممکن است تظاهر وجود داشته باشد، ولی حقیقت این پاکی از میان میرود، چون منجر به شریعت گریزی میشود؛ همانگونه که بسیاری از واجبات همچون نماز، روزه و حجاب را ترک میشود یا بسیاری از محرمات همچون روابط نا متعارف و نامشروع را پی میگیرد و همه به بهانه اصل بر پاک بودن دل است.
۴. وقتی شعار پاک بودن دل رواج مییابد، کم کم امر به معروف و نهی از منکر که آثار فراوانی در زمینه صیانت از جامعه دارد، بر زمین میماند، چون هر کسی با ادعای پاکی دل، هر گناهی که بخواهد مرتکب می شود و به کسی اجازه امر به معروف و نهی از منکر نمیدهد و با گسترش این اندیشه، کم کم فضای جامعه علیه آمران به معروف و ناهی از منکر تغییر میکند.
در نهایت بر پایه کلام سعدی که میگوید: «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد» باید توجه داشت که رستگاری و قرب الاهی هیچگاه بدون عمل صالح حاصل نمیشود، زیرا خدای سبحان بر پایه حرکت انسان، برکت میدهد.
پانوشت
۱. منتخباتی از مکاتیب عبدالبهاء، ج ۱، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۳.
۲. مجموعه الواح مبارکه، ص ۱۷.
۳. پايگاه جامع شناخت بهائيت
۴. طریقت پاکیزه نمودن باطن است به اخلاق پسندیده و دوستی و یاد خدا و روشن ساختن دل به شناختن او. شریعت یعنی مقررات و احکام اسلامی بر یک سلسله حقایق و مصالح استوار هستند لکن فقها می گویند که این مصالح اموری هستند که انسان را به سعادت یعنی حد اعلای ممکن استفاده از مواهب مادی و معنوی می رساند ولی عرفا معتقد هستند که همه راهها به خدا منتهی می شود و همه مصالح و حقایق از نوع شرایط و امکانات و وسایل و موجباتی است که انسان را به سوی خدا سوق می دهد فقها می گویند در زیر پرده شریعت یک سلسله مصالح نهفته است و آن مصالح به منزله علل و روح شریعت است اما عرفا معتقدند که مصالح و حقایقی که در تشریع احکام نهفته است از نوع منازل و مراحلی است انسان را به مقام قرب الهی و وصول به حقیقت سوق می دهد عرفا معتقد هستند که باطن شریعت (راه) است و آن را طریقت می خوانند و پایان این راه را (حقیقت) می دانند که همان توحید است عارف به سه چیز معتقد است شریعت ، طریقت ، حقیقت که شریعت وسیله و یا پوسته ای است برای طریقت و طریقت پوسته ای یا وسیله ای برای حقیقت می باشد.
۵. فرق الشیعه، ص ۶.
۶. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص ۳۶ ـ ۳۹.
۷. کنزل العمال، ج ۱، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۹.
۸. همان؛ الکافی، ج ۶، ص ۴۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۱۷ و ج ۱۷، ص ۴۳۳ و ج ۱۴، ص ۴۴۱؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۷.
۹. سوره كهف، آيه ۱۰۷، سوره ابراهيم، آيه ۲۳ و …
در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:
۱. ايتا: https://eitaa.com/bahaiat
۲. اينستاگرام: https://www.instagram.com/bahaiat
۳. بله: https://ble.ir/bahaiat_org
۴. پايگاه جامع شناخت بهائيت: https://bahaiat.org/
Leave a Reply