تناقضات

اديان الهي پيوسته وجود تناقض و اختلاف در گفتار و کردار مدعيان نبوت و امامت را دليل بر غير الهي بودن آنان مي‌داند. خداي سبحان در اين‌باره مي‌فرمايد: ﴿لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً﴾.(۱) حسين علي نوري با بهره‌گيري از اين آموزه الهي، وجود تناقض و دوگانگي را دليل بر غير الهي بودن گفتار و کردار و آموزه‌هاي مدعيان نبوت و رسالت دانسته و دراين‌باره مي‌نويسد: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهيه راه نبوده و نخواهد بود».(۲)

اين نوشتار به اختصار، اشاره کوتاهي به تناقض‌هاي تعاليم دوازده‌گانه بهائيت با گفتار و آموزه‌هاي سران اين فرقه دارد كه بر پايه كلام حسين علي نوري دليل بر آن است كه حسين علي نوري و عباس افندي از مظاهر الهي و رهبران خدايي نيستند كه براي خواندن هر يك مي‌توانيد روي عنوان هر يك كليك كنيد:

۱. تحري حقيقت

۲. وحدت عالم انساني

۳. دين بايد سبب الفت و محبت باشد

۴. تطابق دين با علم و عقل

۵. ترك تعصبات ديني، مذهبي، جنسي، ترابي، سياسي و اقتصادي

۶. تعديل معيشت همگاني و رفع مشكلات اقتصادي

۷. بيت عدل و محكمه كبري

۸. تربيت عمومي و اجباري

۹. وحدت لسان و خط

۱۰. تساوي حقوق رجال و نساء

۱۱. صلح عمومي و تحريم جنگ

۱۲. جهان بشري محتاج نفثات روح القدس

۱۳. عدم مداخله در سياست

پانوشت

۱. نساء: ۴ /۸۲.
۲. بديع، ص ۱۲۶.