آمريكا، نماد صلحِ بهائيت

بهائيت فرقه متظاهري است كه شعار صلح عمومي و تحريم جنگ سر مي‌دهد؛ عباس افندي (دومين سركرده بهائيت، معروف به عبدالبها) صلح عمومي را شاهکار بي‌بديل پدرش دانسته و مي‌گويد: «جميع مي‌گفتند: تعاليم حضرت بهاء اللّه في الحقيقه مِثل ندارد … مي‌گفتيم از جمله اين تعاليم … صلح عمومي است، اين در کدام کتاب است».(۱)

حسين علي نوري (سركرده بهائيت، معروف به بهاء الله) درباره ممنوعيت داشتن سلاح مي‌نويسد: «در قرآن و بيانْ حكم تعرض به ساير اديان است! ولي كتاب اقدس ناسخ اين احكام، زيرا سيف به كلي نسخ شده و تعرض به كلي ممنوع گشته؛ حتي مجادله با ساير ملل جائز نيست».(۲)

عباس افندي مي‌گويد: «آرزوي ما وحدت عالم انساني است و مقصد ما صلح عمومي؛ پس در مقصد و آرزو متّحديم و در عالم وجود مسائلي از اين دو مسئله مهم‌تر نمي‌شود، زيرا وحدت عالم انساني، سبب عزّت نوع بشر و صلح عمومي، سبب آسايش جميع مَن علي الارض؛ لهذا در اين دو مقصد متّحديم و اعظم از اين مقاصد نه … اليوم يک قوّهء عظيمه‌اي لازم تا اين مقاصد جليله مجري گردد».(۳) او همچنين مي‌گويد: «عالم محتاج صلح عمومي است؛ تا صلح عمومي اعلان نشود، عالم راحت نيابد».(۴)

تعريف صلح از نگاه بهائيت با همه اديان الهي متفاوت است، زيرا عباس افندي (دومين سركره بهائيت) امريكا را با آن همه پيشينه جرم، جنايات و كشتار كه يك نمونه آن حمله اتمي به هيروشيما و نمونه ديگر آن حمايت از نسل‌كشي غزه است، اين استعمار و استثمارگر را نماد صلح مي‌داند و در اين‌باره آن مي‌گويد: «امريکا ملّت نجيبي است و علمدار صلح در عالم. به جميع آفاق نور افشان است. هيچ ملّتي در آزادگي و فرزانگي و حسن نيت مثل امريکا نيست. ساير ملل تأسيس صلح عمومي نتوانند؛ ولي امريکا الحمدللّه با همه عـالم در صلح و آشتي است و سـزاوار است عَلم اخوّت و صـلح بين المللي را برافرازد».(۵)

او در جاي ديگري مي‌گويد: «امّا دولت و ملّت امريکا مسلّم است که نه خيال مستعمراتي دارند، نه در فکر توسيع دائره مملکت هستند و نه در صدد حمله بسائر ملل و ممالک» (۶)

حال جاي اين پرسش است كه بهائيت چگونه تعرض را به كلي ممنوع مي‌كند و حتي مجادله با ساير ملل را جايز نمي‌داند؛ ولي کشوری را نجیب و علمدار صلح معرفی می‌کند که در کارنامه خود تجاوز به بسیاری از کشورهای دنیا و کشتار مردمی مظلوم و بی دفاع را دارد؟

چگونه است که سرکرده بهائیت، امریکا را کشور غیر استعماری می‌خواند، در حالی که این کشور استعمار و استثمارهای فراوانی در کارنامه خود دارد؟

رابطه بهائیت با امریکا چیست که عبدالبها علم اخوت و صلح بین المللی را سزاوار این کشور استعماری می‌داند، ولی این کشور به هنگام دفاع از مظلومان، براي نمونه در كشتار مردم غزه، با بهره‌گیری از قدرت وتوی خود، قطعنامه های بین المللی را در دفاع از ظالمان و مستکبران جهان وتو می‌کند و در برابر صلح‌طلبی همه جهانیان می‌ایستد؟

با این صلحی که امریکا در جهان اعلان کرده است، آیا عالم راحتی یافته است؟

با بررسی آثار بهائیت، بسیاری از این پرسش‌ها پاسخ داده می‌شود، از جمله کلامی که عباس افندی بر خلاف شعارهای زیبا و فریبای بالا درباره جهانگشائي و کشورستاني می‌گوید: «جهانگشائي و کشورستاني ممدوح و بلکه در بعضي اوقات جنگ بنيان اعظم صلح است … في الحقيقه اين قهر عين لطف و اين ظلم جوهر عدل و اين جنگ بنيان آشتي است».(۷)

در کلام یک انسانی عادی هم این همه تناقض نمی‌توان یافت، چه رسد به کسانی که ادعای نبوت و مظهریت و … دارند!! بر پایه کلام حسین علی نوری، وجود این همه تناقض‌ بر نفی ادعاهای نبوت و مظهریت و … کفایت می‌كند: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهيه راه نبوده و نخواهد بود».(۸)

پانوشت
۱. خطابات، ج ۳، ص ۷۸.

۲. گنجينه حدود و احکام، ص ۲۷۲.
۳. پيام ملکوت، ص ۵۲.
۴. پيشين، ص ۴۸.
۵. بهاءالله و عصر جديد، ص ۲۷۱.
۶. خطابات، ج ۲، ص ۶۹.
۷. بهاءالله و عصر جديد، ص ۱۹۴.
۸. بديع، ص ۱۲۶.

در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:

۱. ايتا: https://eitaa.com/bahaiat

۲. اينستاگرام: https://www.instagram.com/bahaiat

۳. بله: https://ble.ir/bahaiat_org

۴. پايگاه جامع شناخت بهائيت: https://bahaiat.org/

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*