امي بودن حسين علي نوري (بهاء الله)

نقد امي بودن حسين علي نوري بهاء الله

امي از القاب پيامبر خاتم (ص) است كه دو گونه معنا مي‌شود: يكي منتسب به ام القري يعني مكه است و ديگري به معناي منتسب به مادر است؛ يعني حضرت مانند زماني كه از مادر متولد شده، درس نخوانده است. البته بايد توجه داشت كه امي به معناي بي‌سواد و دانش نيست، بلكه به اين معناست كه علمش تحصيلي نيست؛ بلكه الهي و خدادادي است.

حسين‌علي نوري با الگوگيري از سيره پيامبر خاتم(ص) و شنيدن ادعاي «امي» و درس نخوانده بودن علي‌محمّد شيرازي، درباره تحصيلات خود مي‌نويسد: «انّا ما دخلنا المدارس و ما طالعنا المباحث اسمعوا ما یدعوکم به هذا الامّی الی اللّه الابدی».(۱) وی همچنین درباره درس نخواندن و مکتب و مدرسه نرفتن خود می‌نویسد: «ما قرئت ما عند النّاس من العلوم و ما دخلت المدارس فاسئل المدینة الّتی کنت فیها لتوقن بانّی لست من الکاذبین».(۲)

عباس افندی درباره پدرش می‌نویسد: «حضرت بهاءاللّه در مکتبی نبودند و در مدرسه‌‌ای تعلیم نگرفتند از بدو طفولیت روش و سلوکی دیگر داشتند با وجود این علما و فضلای ملل شرق بر علم و فضل و دانائی و کمالات خارق العاده او شهادت دادند و حضرت بهاءاللّه را با وجود انکار و اشدّ عداوت اعتراف کنند که فرید عصر و وحید دهر بود؛ ولی معترف به مقامات عالیه نیستند، مگر مخلصین و مختارین.»(۳) وی در جای دیگری می‌نویسد: «جمال مبارک لسان عرب نخواندند و معلّم و مدرّسی نداشتند و در مکتبی وارد نشدند؛ ولی فصاحت و بلاغت بیان مبارک در زبان عرب و الواح عربی العبارة محیر عقول فصحا و بلغای عرب بود و کلّ مقرّ و معترفند که مثل و مانندی ندارد.»(۴)

اشراق خاوری درباره تحصیلات نوری می‌نویسد: «مظهر الهی باید نور الهی باشد و نورانیتش از خود او باشد، نه از غیر، مثل این آفتاب که نورش از خود اوست.»(۵) او می‌افزاید: «بهاءالله در مدرسه داخل نشد، معلمی نداشت، کمالاتش بذاته بود. همه نفوسی که او را می‌شناختند این مسئله را به‌خوبی می‌دانستند.»(۶) اسلمنت نیز نوری را امی (درس نخوانده) معرفی می‌کند: «به هیچ دبستان یا دبیرستانی نرفته».(۷) فیضی نیز در این‌باره می‌نویسد: «در مدرسه و مکتبی مطابق معمول آن زمان داخل نشده علوم رایجه را تعلم نفرمودند.»(۸)

در برابر این ادعاها، گزارش‌هایی فراوانی از شخص نوری، بستگان و پیروانش وجود دارد که از درس خواندن وی و تناقض با ادعاهای پیشین خبر می‌دهد:

۱. حسین‌علی نوری درباره کتاب ناسخ التواریخ می‌نویسد: «صاحب ناسخ التّواریخ درباره حضرت اعلی نوشته آنچه را که هیچ زندیقی ننوشته»؛(۹) او همچنین درباره تفسیر قاضی بیضاوی نیز اظهارنظر می‌کند: «صاحب ناسخ التّواریخ درباره حضرت اعلی نوشته آنچه را که هیچ زندیقی ننوشته».(۱۰) نوشته‌های وی گواه آن است که او کتاب‌های گوناگونی را در زمینه‌های مختلفی خوانده است.

۲. علی‌محمّد شیرازی در معرفی «من یظهره الله» از کودکی سخن می‌گوید که در آینده می‌آید و نزد معلم می‌رود و تنبیه می‌شود: ««نهی شده کل را که طفل قبل از آن که به خمس سنین نرسیده او را تأدیب به لسان نمایند و بر او حزنی واقع نسازند و بعد از بلوغ آن، زیاده از پنج ضرب خفیف تجاوز نکنند آن هم نه بر لحم بلکه بستری حائل کنند… ثمره این اوامر این است لعل بر آن نفسی که کل از بحر جود او متوجد می‌کردند (من یظهره الله) حزنی وارد نیاید، زیرا که نمی‌شناسد معلم خود را و کل را چنانچه در ظهور فرقان تا چهل سال نگذشت، کسی نشناخت شمس حقیقت را.»(۱۱) بر اساس این نوشته، حسین‌علی نوری که مدعی «من یظهره اللهی» است، نمی‌تواند امی باشد، زیرا «من یظهره الله» استاد می‌بیند و در کلاس تنبیه می‌شود؛ مگر آنکه حسین علی نوری از ادعای من یظهره اللهی خود صرف نظر کند.

۳. عزیه نوری (خواهر حسین‌علی نوری) درباره تحصیل وی می‌نویسد: «جناب میرزاى ابوى که از بدایت عمر که به حد بلوغ رسید، به واسطه فراهم بودن اسباب و گرد آمدن اصحاب اشتغال به درس و اهتمام به درس داشته، آنى خود را از تحصیل مقدمات فارغ نمى‌گذاشتند، پس از تحصیل مقدمات عربیت و ادبیت به علم حکمت و مطالب عرفان مایل گردیده که به فواید این دو نایل آیند چنانکه اغلب روز و شب ایشان به معاشرت حکماى ذى شأن و مجالست عرفا و درویشان مشغول بود»(۱۲)

۳. اشراق خاوری نیز به نقل از حسین‌علی نوری می‌نویسد: «این مظلوم در طفولیت در کتابی که نسبتش به مرحوم مغفور ملاباقر مجلسی بوده، غزوه اهل قریظه را مشاهده نمود.»(۱۳)

۴. مازندرانی درس خواندن حسین‌علی نوری را چنین گزارش می‌کند: «نسبت به شخص بهاءالله نیز تقریباً همین نحو است و خطوط ایشان و اخوانشان گواهی می‌دهد که زیبایی خط والد تقریباً به آنان نیز رسید؛ ولی در تحصیل عربی مختصر و همان اندازه عرفان‌های شیخی که شخص نقطه (علی‌محمّد شیرازی) در آن بودند هم‌قدم نگذاشتند و لحن آثارشان به مذاق اشراقیین و رواقیین و امثالهم نزدیک‌تر است تا به شیخیین (شیخی‌ها) و لذا ایشان را شخص عارف مشرب، اما نه عالم می‌دانستند.»(۱۴)

۵. فیضی درباره تحصیلات حسین علی می‌نویسد: «از قرار معلوم فقط مقدمات نوشتن و خواندن را نزد پدر و بستگان خود آموخته و در مدرسه و مکتبی مطابق معمول آن زمان داخل نشده و علوم رایجه را تعلم نفرموده است.»(۱۵)

يادسپاري:

الف. حسين علي نوري در پي آن است كه با ادعاي «امي بودن» خود را الهي جلوه دهد و چنين نشان دهد كه از سوي خدا آمده و تعاليمش الهي و آسماني است و نه بشري و دست ساخته تا پيروانش آن‌ها را بپذيرند و چون و چرا نكنند؛ يعني تبعيت محض!!

ب. در پاسخ ادعاي عباس افندي درباره فصاحت و بلاغت محير العقول پدرش که همه معترف بودند که مثل و مانندي ندارد، بايد دانست که او خود نيز چنين ادعايي نداشت، زيرا در پاسخ اشکال‌هاي ادبي گفتار و . نوشتارش مي‌نويسد: «قل يا معشر العلمآء لا تزنوا کتاب اللّه بما عندکم من القواعد و العلوم انّه لقسطاس الحقّ بين الخلق قد يوزن ما عند الامم بهذا القسطاس الاعظم و انّه بنفسه لو انتم تعلمون».(۱۶)

بنابراین حسین علی نوری امی (= درس نخوانده مانند روزی که از مادر زاده شده است) نبوده و تحصیل کرده است و در این مسئله تفاوتی ندارد که در خانه نزد پدر باشد یا مطابق معمول به مدرسه و مکتب رفته باشد که البته اگر پیشگویی های علی محمد شیرازی (باب) را درست فرض کنیم و حسین علی نوری (بها) مدعی «من یظهره اللهی» باشد، پس حسین علی نوری نوری بر اساس پیشگویی علی محمد شیرازی باید به مکتب برود.

پانوشت

۱. اقدس، ص ۱۰۱.
2. مقاله شخصي سياح، ص ۶۲.
3. مکاتيب، ج ۳، ص ۲۴۷.
4. مفاوضات، ص ۲۷.
5. گنجينه حدود و احکام، ص ۳۷۹.
6. پيشين.
7. بهاء الله و عصر جديد، ص ۳۳.
8. حضرت بهاء الله، ص ۱۸.
9. اقتدارات، ص ۱۶.
10. پيشين، ص ۲۸۴.
11. بيان فارسي، ص ۲۸۳.
12. تنبيه النائمين، ص ۴ ـ ۵.
13. مائده آسماني، ج ۷، ص ۱۳۶.
14. اسرار الآثار خصوصي، ص ۱۹۲ ـ ۱۹۳.
15. حضرت بهاء الله، ص ۱۸.
16. اقدس، ص ۹۸.

در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:

۱. ايتا: https://eitaa.com/bahaiat

۲. اينستاگرام: https://www.instagram.com/bahaiat

۳. بله: https://ble.ir/bahaiat_org

۴. پايگاه جامع شناخت بهائيت: https://bahaiat.org/

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*